این پیش نماز مسجد جامع شهمیرزادمی‌گوید: برای اقامه نماز ظهر عازم مسجد شدم، دو دختر جوان در حال گذر بودند که یکی از آنها بدحجاب بود. محترمانه تذکر دادم: «خانم خودت را بپوش» که در جوابم گفت: «تو چشماهایت را ببند»، این حرف او برای من بسیار سنگین و ناراحت کننده تمام شد. در آن لحظه متاسف شدم که بد‌حجاب‌ها خواسته باشند به افراد متدین امر کنند چشمهای‌تان را ببندید، دوباره تذکر دادم اما نه تنها خودش را نپوشاند، بلکه به من توهین هم کرد، از او خواستم دیگر توهین نکند اما شروع به فریاد زدن و تهدید کردن کرد، «من را هل داد و به زمین انداخت»، با کمر به زمین افتادم و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد، فقط ضربات لگد این دختر که به جانم افتاده بود و توهین می‌کرد را حس می‌کردم…
اینها تماما سخنان یک آخوند شیاد و بس حرام زاده درباره ی صحنه ی وقوع حادثه و لگدمال شدنشه! اگر بر فرض داستان همین بوده و بدون هیچگونه تحریف نقل شده جواب دختر بدحجاب بسیار خوب و منطقی بوده! حتما باید همون لحظه برمیگشت میگفت حاجی برو عمتو نهی از منکر کن؟! این عاقلانه ترین جوابیه که یک دختر میتونست بده. آقا ناراحتی؟ چشمات رو ببند نگاه نکن! اینجوری به زعم خودت گناه هم نکردی.
وواقعا دستمریزاد به این دختران جوان و باشعور که همچنین ضرب شستی به این آخوندک نشون دادند که دفعه ی بعد موقع امر و نهی کردن به بقیه یاد لگدهایی که از یک دختر خورده بیفته تا شاید دوباره هوس مزاحم ناموس مردم شدن رو نکنه.
داستان اصلی این ماجرا هم به احتمال بسیار بالا چیز دیگریست و این انسان کثیف مطمئنا قصد تعرض به این دختران رو داشته. واگرنه با همچنین موضوعی اینطوری لگد نوش جان نمیکرد! ولی با اشتباه محاسباتی که انجام داده با کسی در افتاده که طرف زده بالا پایینش رو یکی کرده! خلاصه که امروز بعد از یک مدت طولانی این مورد یکی از بهترین خبرها بود. من که واقعا کیف کردم و به حال زار این حرام زاده های های خندیدم! حالا باز هی بیاید بگید خشونت رو تو جامعه رواج ندید! ولی اتفاقا ما امیدوار هستیم که این چنین خشونتهایی بسیار در جامعه ی ایران رواج پیدا کنه! خیلی هم خوبه و بدرد بخور. هر چی کتک خوردی نوش جونت حاجی!
در آخر باز هم ازین دختران تشکر میکنم و از راه دور براشون آرزوی بهترین ها رو دارم. باشد که روزی بتوانند آزادانه در کوی و برزن سرزمین آبا اجدادیشان قدم بزنند…
safireazadi 